English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5351 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
languish U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languished U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishes U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishing U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
languishing U باچشمان خمارنگریستن
languish U باچشمان خمارنگریستن
languished U باچشمان خمارنگریستن
languishes U باچشمان خمارنگریستن
set to U با اشتیاق شروع کردن
set-to U با اشتیاق شروع کردن
set-tos U با اشتیاق شروع کردن
aspire U ارزو کردن اشتیاق داشتن
aspired U ارزو کردن اشتیاق داشتن
aspires U ارزو کردن اشتیاق داشتن
aspiring U ارزو کردن اشتیاق داشتن
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
to crib U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to plagiarize U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
to copy U در امتحان [با نگاه کردن روی همسایه] تقلب کردن
sees U نگاه کردن
leered U نگاه کج کردن
to set eyes on U نگاه کردن
regards U نگاه کردن
see U نگاه کردن
regarded U نگاه کردن
leer U نگاه کج کردن
stares U رک نگاه کردن
stared U رک نگاه کردن
stare U رک نگاه کردن
squinny U کج کج نگاه کردن
leering U نگاه کج کردن
to dwell on U نگاه کردن
to look daggers U چپ چپ نگاه کردن
eye U نگاه کردن
squints U چپ نگاه کردن
squint U چپ نگاه کردن
to look on with U نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
eyes U نگاه کردن
eying U نگاه کردن
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
leers U نگاه کج کردن
squinted U چپ نگاه کردن
regard U نگاه کردن
to watch U نگاه کردن
ogles U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogling U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogled U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogle U نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
gawks U احمقانه نگاه کردن
gawking U بی خیال نگاه کردن
gape U باشگفتی نگاه کردن
peer U با دقت نگاه کردن
gawked U احمقانه نگاه کردن
pries U فضولانه نگاه کردن
gawking U احمقانه نگاه کردن
peering U با دقت نگاه کردن
gawked U بی خیال نگاه کردن
gawks U بی خیال نگاه کردن
gawk U احمقانه نگاه کردن
gawk U بی خیال نگاه کردن
to look a bout U بهر سو نگاه کردن
to look behind U پشت سر را نگاه کردن
to look down U با نگاه مطیع کردن
skew U منحرف کج نگاه کردن
to look forward U نگاه کردن انتظارداشتن
skewing U منحرف کج نگاه کردن
skews U منحرف کج نگاه کردن
to look through ones fingers U نگاه دزدانه کردن
gazes U بادقت نگاه کردن
gazed U بادقت نگاه کردن
gazed U خیره نگاه کردن
looked U نگاه کردن نگریستن
squinny U زیرچشمی نگاه کردن
looks U نگاه کردن نگریستن
gazing U خیره نگاه کردن
look U نگاه کردن نگریستن
to have a look at something U بچیزی نگاه کردن
gaze U خیره نگاه کردن
gazing U بادقت نگاه کردن
gaze U بادقت نگاه کردن
to make eyes at U عاشقانه نگاه کردن
gape U خیره نگاه کردن
gazes U خیره نگاه کردن
goggled U چپ نگاه کردن گشتن
goggling U چپ نگاه کردن گشتن
peered U با دقت نگاه کردن
gloating U خیره نگاه کردن
gloated U خیره نگاه کردن
gloat U خیره نگاه کردن
glower U خیره نگاه کردن
glowered U خیره نگاه کردن
glowering U خیره نگاه کردن
gaping U خیره نگاه کردن
goggle U چپ نگاه کردن گشتن
gloats U خیره نگاه کردن
keek U نگاه دزدانه کردن
look about U بهر سو نگاه کردن
look up U نگاه کردن مراجعهای
peeks U زیرچشمی نگاه کردن
peeking U زیرچشمی نگاه کردن
peeked U زیرچشمی نگاه کردن
peek U زیرچشمی نگاه کردن
to look at each other U به یکدیگر نگاه کردن
thumb one's nose <idiom> U با تنفر نگاه کردن
gorgonize U خیره نگاه کردن
glim U نگاه اجمالی کردن
glowers U خیره نگاه کردن
gaped U باشگفتی نگاه کردن
pries U بادقت نگاه کردن
glows U نگاه سوزان کردن
pried U فضولانه نگاه کردن
pried U بادقت نگاه کردن
glares U خیره نگاه کردن
stares U خیره نگاه کردن
to look at somebody askance U به کسی چپ چپ نگاه کردن
stared U خیره نگاه کردن
to run through U نگاه اجمالی کردن در
glared U خیره نگاه کردن
pry U بادقت نگاه کردن
gaping U باشگفتی نگاه کردن
gapes U خیره نگاه کردن
glow U نگاه سوزان کردن
to stael a look U دزدانه نگاه کردن
glare U خیره نگاه کردن
gaped U خیره نگاه کردن
pry U فضولانه نگاه کردن
glowed U نگاه سوزان کردن
gapes U باشگفتی نگاه کردن
stare U خیره نگاه کردن
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
keep tabs on <idiom> U نگاه کردن ،زیر نظرگرفتن
gazing U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gawps U مات و احمقانه نگاه کردن
glowering U اخم کردن نگاه خیره
leer U از گوشه چشم نگاه کردن
gazes U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
glowered U اخم کردن نگاه خیره
leered U از گوشه چشم نگاه کردن
glower U اخم کردن نگاه خیره
leering U از گوشه چشم نگاه کردن
leers U از گوشه چشم نگاه کردن
gawping U مات و احمقانه نگاه کردن
gawp U مات و احمقانه نگاه کردن
gazed U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
gaze U چشم دوختن زل زل نگاه کردن
glowers U اخم کردن نگاه خیره
snooping U نگاه تجسس امیز کردن
retaining U ابقاء کردن نگاه داشتن
retains U ابقاء کردن نگاه داشتن
snoops U نگاه تجسس امیز کردن
gawped U مات و احمقانه نگاه کردن
to drink in with ones eyes U بچشم خریداری نگاه کردن
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
teleview U به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
celebrate U نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrates U نگاه داشتن تقدیس کردن
celebrating U نگاه داشتن تقدیس کردن
retain U ابقاء کردن نگاه داشتن
snooped U نگاه تجسس امیز کردن
to look one up and down U بالاوپایین کسیرا نگاه کردن
give someone a black look U با خشم به کسی نگاه کردن
oeillade U با کرشمه نگاه کردن غمزه
retained U ابقاء کردن نگاه داشتن
to look forward expectantly to the future U با انتظار به آینده نگاه کردن
snoop U نگاه تجسس امیز کردن
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
stare U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
filed U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
pretty to look at [to watch] U زیبا [خوشگل] برای نگاه کردن
peeped U باچشم نیم باز نگاه کردن
to look at U نگاه کردن به [نگریستن به] [به نظر آمدن]
file U در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
stared U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
To look fondly at someone . U با نظر خریداری بکسی نگاه کردن
glances U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
peeps U باچشم نیم باز نگاه کردن
glanced U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
peeping U باچشم نیم باز نگاه کردن
glance U نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
peep U باچشم نیم باز نگاه کردن
stares U از روی تعجب ویاترس نگاه کردن
gange U باسیم نازک نگاه داری کردن
to paint a rosy picture of something U امیدوارانه به چیزی [موضوعی] نگاه کردن
to watch the clock U [با بیحوصلگی] دائما به ساعت نگاه کردن
to make eyes at U به چشم خاطرخواهی یاخریداری نگاه کردن
hungering U اشتیاق
appetite U اشتیاق
appetites U اشتیاق
appetency U اشتیاق
hungers U اشتیاق
avidity U اشتیاق
longing U اشتیاق
wistfulness U اشتیاق
longings U اشتیاق
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com